، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 27 روز سن داره

سبحان بهرامی جلفائی

سلام مامان سبحان هستم دوست دارم خاطراتشو ثبت کنم

آمپول تیروئید

1392/6/16 10:13
نویسنده : کوثر
1,221 بازدید
اشتراک گذاری

بعد از اینکه از بیمارستان مرخص شدیم بهمون گفتن بین روز 3 تا 5 باید برین مرکز بهداشت آمپول تست تیروئید بدید دیگه روز پنجمت بود که من و مامان جون فضیله به اتفاق بابا اسماعیلت رفتیم مرکز بهداشت خانه اصفهان و اونجا ازت تست گرفتن و گفتن اگه مشکلی باشه خبر میدیم من که اصلا دلم طاقت گریه هات و نداشت تو رو سپردم به مامان جون فضیله که ببردتداخل اتاق اونم بدتر از من با هرگریه تو یه گوله اشک ریخته بود و اومد بیرون که خدا راشکر مشکل تیروئید نداشتی . ولی همونجا از خانم پرسیدم که معاینه ات کنه ببینه زردی داری چون حس می کردم زردی داری اونم گفت من احساس میکنم داره ولی برای اطمینان خاطر یه مرکز بهداشت تو دروازه شیراز بهمون نشون داد که رفتیم اونجا با یه دستگاه گذاشت روی پیشونیت و گفت که درجه زردیت 15 وای من که انگار غمای دنیا روسرم خراب شده بود بعد از خانم پرسیدم برای درمان باید چیکار کنیم اونم گفت باید دستگاه اجاره کنین و مرتب بهش شیر بدی و یه قطره بیلی نایسر هم معرفی کرد گفت واسه جلوگیری از زردی هست بهت بدم . ما که تا درواز شیراز رفته بودیم گفتیم تا تو مسیریم یه دفعه بریم دنبال کارای شناسنامه رفتیم تو دفترخانه 1 اصفهان و مدارک و تحویل دادم و 1000 کارت کشید و شناسنامه را تحویل داد . دیگه خیلی خسته شده بودم اخه با شکم پر بخیه دنبال کارات بودم بعد به با با اسماعیل گفتم مارا بزار خونه اگه شما میخوای برگردین دستگاه را بگیرین گفت باشه ما را گذاشتند خونه و با مامان جون طاهره رفتن دنبال دستگاه گفته بود شبی 20 هزارتومان کرایه دستگاه ماهم 72 ساعت احتیاج داشتیم با هر زحمتی بود برات دستگاه کرایه کردیم و اوردیم تو خونه بهش رسیدیم و روشن کردیم و گذاشتیمت داخلش الهی مادرت نباشه  ببین چه جوری خوابیدی توش

خلاصه بعد از 72 ساعت که تو دستگاه بودی دوباره بردیمت درواز شیراز این دفعه با دایی سعید رفتیم و دباره تست از روی پیشونیت گرفت و گفت خداراشکر اومده پایین و من خیالم راحت شد بعد دستگاه و تحویل دادیم و شما فقط یه مرحله دیگه داری که باید پشت سر بگذاری اونم ختنه کردنت که باید خیلی مراقبت باشیم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)