محرم 1391
نی نی نازم سلام
محرم امسال شما تو دل مامانی بودی و اخرای 6 ماهت بود قربونت برم و هر جا من می رفتم روضه تو هم تکون می خوردی و من خداراشکر می کردم که از الان تو را دارم تو مجالس امام حسین می برم و یه فرزند حسینی دارم انشالله که خود امام حسین نگهدارت باشه مادر و هرساله براشون عزاداری کنی فدات شم ایشالله راستی اولین غذای نذری رو که خوردم به بابایی گفتم کوچولومون اولین غذای نذریش رو هم خورد و بابایی هم باهام هم عقیده بود راستی بابایی این روزا خیلی هوادارت شده مخصوصا که میگه لباس مناسب بپوش بچم سرما نخوره کم کم دارم بهت حسودی می کنم ولی ازاونطرفم حس اونم درک می کنم بالاخره اونم داره بابا میشه و باید ابراز وجود کنه
راستی قبل از اینکه محرم بیاد سرویس چوبت اوردن یعنی 24 پابان که مصادف با روز چهارشنبه بود ولی هنوز نچیدم ایشالله هروقت چیدم میام عکساشو میزارم جیگر طلا